
انسان های متفاوت، متفاوت رفتار می کنند و اثرات متفاوتی هم بجا می گذارند، استیو جابز یکی از این افراد متفاوت بود که با عقاید و الگوهایی که داشت توانست قله های موفقیت و محبوبیت را فتح کند. استیو جابز تنها اسطوره ای نخواهد بود که دنیای فناوری هرگز خدماتش را فراموش نمی کند.
۱٫ کارشناسان هیچچیز نمیدانند
روزنامهنگاران، تحلیلگران، مشاوران، بانکداران و راهبران نمیدانند چه بکنند، بنابراین تنها به شما مشاوره میدهند. آنها به تو میگویند چه چیزی در محصول تو وجود دارد که خوب عمل نمیکند اما قادر نیستند محصولی بهتر را بسازند. آنها میتوانند به تو بگویند چگونه یک محصول را بفروشی اما خود قادر به فروش آن نیستند. آنها میتوانند به تو توضیح دهند چگونه گروههای کاری بزرگ تشکیلدهی اما خودشان بدترین دفاتر را دارند. برای مثال، کارشناسان به ما میگویند ۲نقص مهم “مکینتاش” در اواسط دهه ۸۰ فقدان حمایت برای یک چاپگر چرخشی و نبود لوتوس۳،۲،۱ بود؛ این تنها چیزی است که کارشناسان میتوانند به ما بگویند.
۲٫ مشتریان نمیدانند چگونه چیزی را که میخواهند به تو بگویند
نقطه تمرکز اپل، نیمکره راست مغز استیو بود که با نیمکره چپ حرف میزد. اگر از مشتریان بپرسی چه چیزی میخواهند، آنها به تو میگویند: “بهترین، سریعترین و ارزانترین”. اما این صدای یکنواخت تکراری بویی از یک تغییر انقلابی نبرده است. مشتریان تنها میتوانند آرزوهای خود را در قالب کلماتی بیان کنند که هنوز درحال استفاده از آنها هستند؛ در دورهای که در آن مکینتاش تولید میشد، همه میگفتند میخواهند رایانهای با بهترین، سریعترین و ارزانترین سیستم عامل MS-DOS داشته باشند. بهترین چیز برای یک شروع، تولید محصولی است که تو میخواهی استفاده کنی؛ این چیزی است که استیو جابز و استیو وزنیاک انجام دادند.

:: استیو جابز در کنفرانس جهانی توسعهدهندگان اپل سال ۲۰۱۰ هنگام معرفی آیفون ۴ ::
۳٫ اهمیت جهش به جلو
تغییرات بزرگ زمانی رخ میدهند که تو جهشی فراتر از قدمهای یکنواخت برداری. بهترین تولیدکنندگان چاپگرهای چرخشی در ابتدا شروع به تعریف ویژگیهای جدیدی کردند که متفاوت بودند. اپل یک جهش رو به جلو برداشت: چاپگرهای لیزری. به آنهایی فکر کنید که یخ جمع میکردند. به شرکتهایی فکر کنید که یخ را تولید میکردند و به آنهایی فکر کنید که یخچالها را میسازند. آیا هنوز هم امروز کسی هست که در طول زمستان یخ جمع کند؟
۴٫ بیشترین، بزرگترین است و بیشترین چالش، کیفیت کار را بهتر میکند
من همیشه با این ترس کار میکردم که استیو بتواند به من بگوید من عالی نیستم یا کارم هیچ ارزشی ندارد. این ترس، چالش بزرگ من بود اما رقابت با IBM و مایکروسافت یک چالش عظیم بود. تغییر دادن دنیا یک چالش بزرگ بود. من و کارمندان اپل (قبل و بعد از من) کار خود را به بهترین شکل انجام دادهایم چون باید برای انجام این چالشهای بزرگ حداکثر توان خود را صرف میکردیم.
۵٫ روی طراحی حساب کن
استیو با درخواستهای عجیب خود درباره طراحی، افراد مختلفی را دیوانه میکرد: بعضی از قابهای سیاه به اندازه کافی سیاه نبودند. انسانهای فناپذیر عادی فکر میکنند، رنگ سیاه سیاه است و خاکستری خاکستری اما استیو یک کمالگرا بود و حق داشت؛ بعضی افراد طراحی را در دل دارند، درحالیکه بسیاری دیگر تنها به آن توجه میکنند.

:: جابز هنگام معرفی آیپد ::
۶٫ زمانیکه از گرافیکهای بزرگ و حروف درشت استفاده میکنی نمیتوانی اشتباه کنی
نگاهی به اسلایدهای استیو فونت حروف در سایز ۷۰، از نوعی است که یک نمایشگر یا گرافیک بزرگ دارند. حال به رونماییهایی فکر کنید که دیگرانی که در بخش فنآوری مشغول به کار هستند، انجام میدهند. آنها از فونت با سایز هشت استفاده میکنند و عناصر گرافیکی در رونماییهای آنها وجود ندارد. بسیاری از مردم میگویند استیو بزرگترین معرفیکننده برای محصولات جدید بود… اما هیچ شده از خود بپرسید چرا افراد بسیار کمی هستند که از سبک وی تقلید میکنند؟
۷٫ تغییر ایده نشانهای از هوش است
زمانی که اپل اولین “آی فن” را عرضه کرد، هیچ برنامه جانبی برای آن وجود نداشت. برنامههای جانبی (app) را استیو به وجود آورد. آنها ایده بدی بودند چون هرگز نمیدانستی با تلفن تو چه کار میتوانند بکنند. در ابتدا تعریف برنامههای جانبی وب در داخل مرورگر “سافاری” تنها امکانی بود که میتوانست تصور شود. تا اینکه ۶ماه بعد، استیو تصمیم گرفت برنامههای جانبی را به عنوان ابزارهای مناسبی به کار برد. اپل در مدت زمان کوتاهی راههای بسیاری را پیمود تا به شعار معروف خود برسد: “برای هر چیزی یک برنامه جانبی وجود دارد” (there’s an app for that).
8. ارزش با قیمت فرق دارد
بیچاره هستید اگر فکر کنید همهچیز به قیمت وابسته است و باز هم بیچارهتر هستید اگر فکر کنید تنها میتوان روی قیمت با دیگران رقابت کرد. قیمت تمام آن چیزی نیست که شما باید روی آن حساب کنید: آنچه باید روی آن حساب کرد، حداقل به اعتقاد تعداد کمی از مردم، ارزش است. ارزش است که باید در آمادهسازی محصول خود به آن فکر کنید تا بتوانید لذت استفاده از بهترین دستگاه موجود را به مشتری بدهید. میتوانیم بگوییم هیچکس محصولات اپل را به خاطر قیمت پایین آنها نمیخرد.
۹٫ نمایشهای مدیر اجرایی
استیو جابز قادر بود ۲ بار در سال و در دوره رونماییهایش به میلیونها نفر نشان دهد iPadها، iPodها، iPhoneها و Macها چگونه کار میکنند. چرا بسیاری از مدیران اجرایی (CEO)، معاونان یا سایر مدیران ارشد خود را روی صحنه مراسم رونمایی صدا میزنند؟ شاید برای اینکه نشان دهند در پس یک محصول، مجموعهای پرقدرت قرار گرفته است یا شاید به این دلیل که مدیر اجرایی عمق کاری را که شرکتش انجام میدهد نمیداند یا نمیفهمد، بنابراین نمیتواند آن را به خوبی توضیح دهد.

:: استیو جابز در کنار بیل گیتس ::
۱۰٫ شغل مستقیم مدیر اجرایی
شاید همیشه محصول مطلوب نبود اما همیشه به حدی چشمگیر بود که بتواند در تمام دنیا گسترده شود. در این مورد، استیو همیشه یک هدف داشت: “سلطه روی بازارهای موجود و ایجاد بازارهای جدید در سطح جهانی”.
۱۱٫ بازاریابی
به مربعی فکر کنید که به چهار مربع کوچکتر تقسیم شده است. محور عمودی نشان میدهد محصول شما چقدر با محصول رقیب تفاوت دارد. محور افقی ارزش محصول شما را نشان میدهد. در سمت راست پایین: ارزش است اما تک نیست و به یک قیمت رقابتی نیاز دارد. در سمت چپ بالا: تک است اما ارزش نیست، بنابراین شما در بازاری که وجود ندارد اولین هستید. در سمت چپ پایین: تک نیست و ارزش نیست، بنابراین شما یک ابله هستید. در سمت راست بالا: تک است و ارزش است و اینجاست که شما میتوانید هم پول به دست آورید و هم تاریخ را بسازید. برای مثال، iPod تک بود و ارزش داشت چراکه تنها روش برای بارگذاری موسیقی قانونی بود و ارزان بنابراین به آسانی از سوی بزرگترین تهیهکنندگان موسیقی حمایت شد.
۱۲٫ برای اینکه بعضی چیزها را ببینی نیاز است که آنها را باور کنی
زمانیکه در تلاشی تا جهشی به جلو برداری، به دنبال راهی برای فرار از دست کارشناسان میگردی، در جستوجوی چالشهای بزرگ هستی، وسواس طراحی داری و تمام توجه خود را روی ارزش واحد پروژه معطوف میکنی، باید مردم را متقاعد کنی تا کاری را که مشغول انجام آن هستی باور کنند. مردم برای دیدن مکینتاش آن را باور کردند و به همین دلیل به واقعیت بدل شد. این اتفاق در مورد iPod، iPhone و iPad هم رخ داد. نقطه آغاز برای تغییر دنیا تغییر ایدههاست؛ این بزرگترین درسی بود که از استیو آموختم.
12 درس آمـوزنده از استیـو جابـز !
درس های آموزنده,درس های آموزنده زندگی,درس های آموزنده از زندگی
۱. حدوداً ۱۵-۱۸ روز قبل از عید داخل کاسه مقداری عدس ریخته و با آب پر میکنیم و میگذاریم چند روز در دمای اتاق بماند.
۲. عدس معمولان آب رو به خود جذب میکند. گاهی چک میکنیم و اگر آب عدس کشیده شده بود باز هم به آن آب اضافه میکنیم و میگذارم تا عدسها جوانه بزنن.
( گندم یا عدس داخل آب جوانه نمیزند. فقط باید کاملا خیس بخورند. وقتی عدس های خیس خورده را لای دستمال نم دار منتقل میکنیم شروع به جوانه زدن میکنند.)
بهتر هست که آب عدس را هر روز عوض کنیم چون ترشیده و کف میکند.
۴. بعد از آن که عدسهایتان کمی جوانه زدند آنها را آبکش کرده و در ظرفهای مورد نظر ریخته و ۵. روی آنها را با دستمال حوله ی پوشانده و روی آنها آب بپاشین و کنار پنجره جای که نه سرد و نه زیاد گرم هست میگذاریم تا رشد کنند.
۶. هر روز باید عدسها را خیس کرده و آب اضافه آنها را بیرون ریخت. و حتما دستمال رویی را مرطوب نگهدارین.
۷. هیچوقت عدسهایتان را به صورت لایه نازک در ظرفتان نریزین. بهتر هست که کمی به صورت گنبدی شکل در بییارین. همانطور که در عکسها میبینید.
۸٫ بعد از آن که جوانه ها مقداری رشد کردند و کمی سبز شدن میتونین دستمال روی آن هارا برداشته و به آب دادن عدسها ادامه دهین و مطمئن باشین که نور طبیعی بهشون بخوره
۹. و حتما ظرفتان را گاهی بچرخانین تا سبزهها به صورت کج به طرف نور رشد نکنند.
به همین روش میتونین گندم سبز کنین. فقط باید گندمتان از نوع مخصوص برای سبز کردن باشد.
سبزکردن عدس برای عید نوروز
سبزه عید,عید 93,سبز کردن سبزه عدس,سبزه عید عدس,سبزه عید 94,سبزه عید با ماش,سبزه عید گندم,سبزه عید عروسکی,سبزه عید با کنجد,سبزه عید خاکشیر,سبزه عید در خاک,سبزه عید با چمن,عید 93 مبارک,عید 93 ساعت,عید 93 تاریخدر میـــان مبتلایان به اضطراب اجتماعی، فاجعهسازی بسیار متداول است: «اگر در وسط جلسه رسمی تپق زدم چی؟ همه فکر میکنند بیکفایتم. اگر شانس بیاورم و اخراجم نکنند، حتماً مرتبه شغلیام را پایین میآورند، دیگر کسی روی من حساب نمیکند…» تعجبی ندارد اگر فرد با چنین افکاری چنان مضطرب شود که از همکارش بخواهد به جای او در جلسه شرکت کند.

چینیفروشان ، دانشجوی دکتری روانشناسی درباره خجالتیبودن یا اضطراب در موقعیتهای اجتماعی و راههای کنترل آن نوشت: «سارا وارد خانه که شد، بدون این که با کسی حرفی بزند به اتاقش رفت و شروع به گریه کرد. بدشانسیها دوباره شروع شده بود. یک ماه مانده به امتحانات، استاد یکی از دروس سر کلاس گفته بود که ارائه کنفرانس اجباری است. و این یعنی سارا باید درسش را حذف کند. سارا ۲۴ ساله است و دانشجوی سال آخر مدیریت صنعتی. او دانشجویی نمونه است و نمرههای بسیار بالایی میآورد، جز در دروسی که نیاز به کنفرانس یا ارائه شفاهی دارد. در کل، بودن در کنار افراد غریبه او را مضطرب میکند، مخصوصاً وقتی قرار باشد غریبهها درباره او قضاوتی داشته باشند. سارا از رفتن به مهمانی پرهیز میکند، طوری لباس میپوشد که جلبنظر نکند، از ۱۴ سالگی تا به حال در مکانهای عمومی غذا نخورده است، کار نمیکند (دوست دارد شغلی داشته باشد، ولی حتی فکر ارتباط با افراد غریبه و ارزیابیشدن از طرف آنها برایش عذابآور است) و نمیتواند به تنهایی خرید کند. چند بار هم قرار بود برای سارا خواستگار بیاید، ولی خانواده نتوانست او را راضی کند. وقتی سارا در یکی از این موقعیتها قرار میگیرد، همهچیز به هم میریزد: صورتش قرمز میشود، صدایش میلرزد، قلبش به تپش میافتد، تمرکزش را از دست میدهد و بدتر از همه این که احساس دلشوره و نگرانی بسیار شدیدی به سراغش میآید و فکر میکند که دیگران او را به چشم یک احمق میبینند. این حالتها آنقدر شدید و ناراحتکننده هستند که از مدتها قبل تصمیم گرفته تا جایی که میشود از موقعیتهای اجتماعی اجتناب کند.
با این که خانواده و دوستانش تا حدودی با مشکل او آشنا هستند، سارا دوست ندارد درباره مشکلاتش با کسی صحبت کند. وقتی با دیگران درباره حال بدش در موقعیتهای اجتماعی حرف میزند، اغلب فکر میکنند که خودش را لوس میکند و یا قضیه را بیش از اندازه بزرگ میکند. افرادی هم که حرف او را جدی میگیرند، شروع به نصیحتکردن میکنند: به خودت تلقین نکن، اعتماد به نفس داشته باش، انرژی منفی را از خودت دور کن، مهارتهای کلامیات را بالا ببر، و چیزهایی از این دست. بدشدن حال سارا اصلاً ناشی از تلقین نیست، اعتماد به نفس خوبی هم دارد و در جمع خانواده و دوستان صمیمی، خوشزبان و بشاش است. به نظر میرسد مشکل از جای دیگری است. سارا مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است.»
روانشناســان اختــلال اضطراب اجتماعی را اینگونه تعریــف میکنند: ترس شدید و مداوم از موقعیتهای اجتماعی که احتمال خجالتزدگی در آنها مطرح است. این اختلال از رایجترین اختلالهای روانشناختی است و در زنان بیشتر از مردان شایع است. مبتلایان به این اختلال میتوانند در یک موقعیت یا همه موقعیتهای اجتماعی احساس اضطراب و پریشانی کنند.
درجاتی از خجالتیبودن یا اضطراب در موقعیتهای اجتماعی در بسیاری از افراد دیده میشود و اسم آن را خجالتیبودن میگذاریم. اما شدت ناراحتی و اضطراب در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی به اندازهای است که در زندگی روزمره این افراد را با مشکلات جدی مواجه میکند. مثل سارا، که فرصت ازدواج و کارکردن را به علت این اختلال از دست میدهد. اگر شما هم با این مشکل دست به گریبان هستید، میتوانید برای کاهش اضطراب خود در محیطهای اجتماعی از راهبردهای زیر استفاده کنید. باید دقت داشته باشید که این راهکارها در طولانی مدت و با تمرین زیاد اثربخش خواهد بود.
از تواناییهای خود اطمینان پیدا کنید
اگرچه بسیاری از افراد خجالتی و یا مبتلا به اضطراب اجتماعـــــــی، در زمینه مهارتهای اجتماعی مشکل قابل ملاحظهای ندارند، برخی از آنها از کمبود مهارتهای اجتـماعی رنج میبرند. در گام نخست بررسی کنید که شما جزو کدام یک از این دو دسته هستید. آیا مهارتهای کافی را دارید؟ مثلاً شاید علت خرابکردن آخرین سخنرانی شما این بوده که به علت اضطراب زیاد، فرصت نکرده بودید بر موضوع بحث تسلط کافی پیدا کنید. در این صورت، کسب مهارتهای اجتماعی مانند مهارت شروع مکالمه، تنظیم تُن صدا، برقرار کردن ارتباط چشمی، نه گفتن و رفتار غیرکلامی میتواند بسیاری از مشکلات شما را حل کند. برای ارزیابی این موضوع میتوانید از دوستان صمیمی خود کمک بگیرید. همچنین میتوانید با تمرین جلوی آینه و یا ضبط تصاویر خود، نقصهای خود را تشخیص دهید.
کنار بیایید
بپذیرید که برخی از تجربههای اجتماعی ناخوشایند است. هر کسی ترجیح میدهد در موقعیتهای ناخوشایند قرار نگیرد. ولی اگر بخواهید زندگی خود را بر پایه اجتناب از این موقعیتها برنامهریزی کنید، روزبهروز دایره زندگی شما تنگتر خواهد شد.
اضطراب ناشی از برخوردهای اجتماعی منفی و ناخوشایند هستند، نه وحشتناک و غیرقابل تحمل. موارد شدیدتر از این را هم تحمل کردهاید، چون خود را مجبور به انجام آن میدانستید. تا زمانی که اجتنابکردن را بهعنوان یک راهحل ساده برای مشکلات خود بدانید، اوضاع هیچگاه بهتر نخواهد شد. به خاطر داشته باشید هرچه از یک موقعیت (چه اجتماعی، چه غیراجتماعی) فرار کنید، در طولانیمدت ترس شما بیشتر خواهد شد. و از طرف دیگر هرچه بیشتر در معرض آن قرار بگیرید، اضطراب شما کاهش خواهد یافت؛ همانطور که در روزهای اول رانندگی، دودستی فرمان را میگرفتید و مدام نگران بودید، و الان در حین رانندگی تخمه میشکنید و با تلفن همراه هم صحبت میکنید!
فاجعه نسازید
در میـــان مبتلایان به اضطراب اجتماعی، فاجعهسازی بسیار متداول است: «اگر در وسط جلسه رسمی تپق زدم چی؟ همه فکر میکنند بیکفایتم. اگر شانس بیاورم و اخراجم نکنند، حتماً مرتبه شغلیام را پایین میآورند، دیگر کسی روی من حساب نمیکند…» تعجبی ندارد اگر فرد با چنین افکاری چنان مضطرب شود که از همکارش بخواهد به جای او در جلسه شرکت کند.
اگر فرد دیگری در جلسه تپق بزند یا صورتش قرمز بشود، شما فکر میکنید بیکفایت است، یا اینکه کمی هول شده؟ اگر کسی در یک مهمانی نتواند به سؤال شما جواب درستی بدهد، شما فکر خواهید کرد که او احمق است، یا فکر میکنید دست و پایش را گم کرده؟
ممکن است دیگران درباره شما نظر منفی داشته باشند. این موضوع چقدر در زندگی شما تأثیرگذار است؟ مثلاً اگر یک فروشنده یا مسافری که کنار شما در مترو نشسته، واقعاً احساس کند که شما بیکفایت و حتی احمق هستید، چه اتفاقی برای شما خواهد افتاد؟ شکی نیست که برخی از موقعیتهای اجتماعی تاثیر بیشتری در زندگی شما دارند. سعی کنید همواره به مشکلات خود منطقی نگاه کنید.
واقعبین باشید
سارا داشت مصاحبه مطبوعاتی سخنگوی دولت را تماشا میکرد. آقای سخنگو با اعتمادبهنفس به همه سوالها پاسخ میداد و گاهی با خبرنگاران شوخی هم میکرد. سارا غمگین بود و با خودش فکر میکرد: «این آقا سخنرانی میکند و من هم سخنرانی میکنم. نه صدایش میلرزد و نه صورتش قرمز شده. انگار که از جلوی دوربینبودن خوشش میآید. اگر من الان جای او بودم، همه خبرنگارها از خنده رودهبر شده بودند.» فردای آن روز، سارا خواست برای کنفرانس هفته بعد تمرین کند، ولی آنقدر سخنرانی خودش را با آقای سخنگو مقایسه کرد که ناامید و مضطرب، تمرینکردن را رها کرد. بسیاری از افراد معیارهای بالای اجتماعی برای خودشان ترسیم میکنند و به هیچعنوان حاضر نیستند از آنها کوتاه بیایند. اگر به آنها بگوییم که هدفتان واقعبینانه نیست، احتمالاً میگویند: «هدفهای کوچک به چه درد میخورند؟ هدفهای بزرگ باعث میشوند بیشتر تلاش کنی. همیشه باید یک وجب آنطرف جوی را نگاه کنی و بپری.» این افراد به این موضوع دقت نمیکنند که هدفهای غیرواقعبینانه چه اضطرابی به آنها وارد میکند و چقدر موجب ناامیدی میشود.
واقعبین باشید. با توجه به مهارتهای فعلی و میزان اضطرابی که تجربه میکنید، هدفهای واقعبینانهای برای خود ترسیم کنید و برای رسیدن به آنها حداکثر تلاش خود را انجام دهید. هدف واقعبینانه برای سارا این است که بتواند علیرغم همه استرسی که دارد، سر کلاس حاضر شود و مطلب خود را منتقل کند، حتی اگر لحن کلامش بینقص نباشد، مقداری سرخ شود و یکی دو بار هم صدایش بگیرد. او میتواند حرفهای شدن در سخنوری را به عنوان یک هدف بلندمدت در نظر بگیرد.
از طرف دیگر سارا باید بداند که برخلاف تصور او، دیگران از وی انتظار بینقص بودن و حتی کم نقص بودن را ندارند. اگر این کنفرانس کلاسی آنقدر که سارا فکر میکند مهم بود، استاد مربوطه برای ارائه آن از یک مجری کارآزموده یا یک سخنران حرفهای دعوت میکرد. اشتباهها و لغزشها، جزء جداناپذیر تعاملات اجتماعی روزمره هستند.
در موقعیت قرار بگیرد
تمامی راهکارهای ارائهشده تا به اینجا، مقدمه است برای رسیدن به این مرحله. هیچکس با مطالعه درباره شنا، شناگر ماهری نشده است. شما هم برای کاهش اضطراب و بهبود عملکرد خود در موقعیتهای اجتماعی، باید با چنین موقعیتهایی مواجه بشوید. برخی از شما چندین بار تلاش کردهاید تا با ورود به موقعیتهای اجتماعی از اضطراب خود بکاهید، ولی موفق نشدهاید. موارد زیر میتواند موجب افزایش احتمال موفقیت شما شود.
از موقعیتهای سادهتر شروع کنید. شاید یکی از علل عدم موفقیت شما در تجربههای مواجهه قبل، این بوده که از موقعیت دشواری شروع کردهاید. میتوانید به نسبت ترسهایی که دارید، فهرستی تهیه کنید و تمرین را از موقعیتهای ساده آغاز کنید. هر تمرین باید آنقدر تکرار شود که دیگر برای شما اضطراب شدید نداشته باشد. چند مورد ساده مانند: تماس گرفتن با یک مرکز پاسخگوی تلفنی و دریافت اطلاعات، خرید کردن اجناس ساده مثل نوشابه که احتیاجی به صرف زمان زیادی ندارند، پرسیدن ساعت از یک عابر، پرسیدن یک سوال از پیش تعیین شده در کلاس.
خلاقیت به خرج دهید. بعد از اینکه هر یک از این تمرینها برایتان ساده شد، سعی کنید همان تمرین را به گونهای انجام دهید که دشوارتر از قبل شود. مثلاً وقتی مغازهدار نوشابه شما را آورد، بپرسید نوشابه رژیمی دارد یا نه.
به یک بار و دو بار اکتفا نکنید. این اضطراب سالها با شما زندگی کرده و به این سادگی دست از سر شما بر نمیدارد. هر تمرین را چندین و چند بار
تکرار کنید.
به عدم موفقیت هم فکر کنید. ممکن است شرایط آنطور که انتظار داشتید پیش نرود. اسم این رویداد را شکست نگذارید. مواجهه شما با چیزی که از آن میترسید، صرف نظر از موفقیت یا عدم موفقیت شما، یک پیروزی است. با افزایش تجربه، در موقعیتهای دیگر عملکرد بهتری خواهید داشت.
با انجام مکرر مواجهههای اجتماعی به تدریج متوجه خواهید شد که دیگران آنطور که فکر میکردید متخاصم و ایرادگیر نیستند، بلکه معمولا مایل هستند به دیگران کمک کنند. ما ایرانیها بیشتر از آنچه حدس میزنید خونگرم هستیم.
اگر این راهکارها را استفاده کردید و پیشرفتی نداشتید، احتمالاً شدت اضطراب شما خیلی زیاد بوده و یا مشکل دیگری بر سر راهتان است. در چنین مواردی میتوانید از یک روانشناس مجرب کمک بگیرید.
منبع:سلامت نیوز
راه حل داشتن اضطراب در میان جمع
اختلال اضطراب اجتماعی,اضطراب اجتماعی,اضطراب در موقعیتهای اجتماعی,اضطراب و پریشانی,مبتلایان به اضطراب اجتماعی,اختلال اضطراب اجتماعی در کودکان,اختلال اضطراب اجتماعی pdf,اختلال اضطراب اجتماعی,درمان اختلال اضطراب اجتماعی,کتاب اختلال اضطراب اجتماعی,پرسشنامه اختلال اضطراب اجتماعی,اضطراب اجتماعی pdf,اضطراب اجتماعی درمان,اضطراب اجتماعی چیست؟,اضطراب اجتماعی در نوجوانان,اضطراب اجتماعی دارم,اضطراب اجتماعی و درمان,اضطراب اجتماعی شدید,اضطراب اجتماعی پرسشنامهکوکساکی ویروس ها، زیر گروه بزرگی از انتروویروس ها هستند که بر حسب قدرت بیماری زایی به دو گروه A , B تقسیم شده و انواع مختلفی از بیماری ها در انسان مانند مننژیت آسپتیک ، بیماری تنفسی و بیماری تب دار نامشخص را ایجاد می کنند.

آنژین تب خالی ، بیماری دست ، پا و دهان و التهاب ملتحمه چشم هموراژیک حاد توسط برخی از سروتیپ های کوکساکی ویروس گروه A ایجاد می شود. پریکاردیت و بیماری های ژنرالیزه در کودکان توسط برخی از کوکساکی ویروس های گروه B ایجاد می شود. علاوه بر این، بعضی از سروتیپ های گروه Aو Bمی توانند مننگوانسفالیت و فلج تولید کنند،اما فلج تولید شده کامل نیست و قابل برگشت می باشد.
ویروس های کوکساکی گروه B، شایع ترین عوامل بیماری های قلبی در انسان شناخته شده اند. کوکساکی ویروس ها، خاصیت بیماری زایی بیشتری نسبت به اکوویروس ها دارند. برخی انتروویروس هایی که به تازگی شناخته شده اند، خواصی مشابه با کوکساکی ویروس ها دارند.
ویروس عامل بیماری را می توان در مراحل اولیه عفونت طبیعی انسان از خون جدا کرد. این ویروس در اوائل عفونت، به مدت چند روز در گلو ، و در مدفوع به مدت ۵ تا ۶ هفته بعد از آلودگی، یافت می شود. راه سرایت این ویروس به انتروویروس های دیگر شبیه است.
دوره کمون عفونت با کوکساکی ویروس ها حدود ۲ تا ۹ روز است. علائم بالینی در عفونت های مختلف ناشی از این ویروس ها، متفاوت بوده و ممکن است به صورت بیماری های متمایز زیر ظاهرشود. این بیماری ها ممکن است از بیماری تب دار خفیف تا بیماری سیستم اعصاب مرکزی، قلب و دستگاه تنفس ، پوست متغیر باشند.
به طور مثال چند مورد از آنها را توضیح می دهیم:
• آنژین تب خالی :
التهاب شدید گلو همراه با تب است که توسط گروههای خاصی از کوکساکی ویروس های گروه Aایجاد می شود. برخلاف اسمش ، هیچگونه ارتباطی با هرپس ویروسها ندارد و با شروع ناگهانی تب و گلو درد شناسایی می گردد. گلو معمولا پرخون بوده و زگیلهای مجزای خاصی بر روی چینهای مخاطی دو طرف گلو، کام ، زبان کوچک، لوزه ها یا زبان دیده می شود. این بیماری خودبه خود بهبود می یابد و در خردسالان شایع تر است.
• مننژیت آسپتیک :
توسط تمام تیپهای کوکساکی ویروس های گروه B و به وسیله کوکساکی ویروس های A7 و A9 ایجاد می شود. علائم اولیه بیماری شامل تب، بی قراری، سردرد، تهوع و درد در ناحیه شکم می باشد. این بیماری گاهی اوقات به طرف ضعف عضلانی خفیف پیشرفت میکند که ممکن است با پولیومیلیت اشتباه شود. بیماران با فلج ناقص غیر پولیوویروس تقریبا همیشه به طور کامل بهبود می یابند.
• پلورودین :
توسط کوکساکی ویروس های گروه B ایجاد می شود. این بیماری با تب و درد ناگهانی در عضله قفسه سینه شروع می شود و گاهی با بی قراری ، سردرد و بی اشتهایی همراه می باشد. درد ناحیه سینه ممکن است در یک یا هر دو پهلو به صورت موضعی وجود داشته باشد که با حرکت کردن ، شدت می یابد و دو روز تا دو هفته ادامه دارد. تقریبا در نیمی از موارد، درد در ناحیه شکم، حس می شود و کودکان اغلب از درد شکم شکایت دارند. این بیماری خود به خود بهبود می یابد و بهبودی کامل است. اگرچه عود بیماری شایع می باشد.
• بیماری دست و پا و دهان:
به صورت ضایعاتی در حلق و دهان و راش وزیکولار در کف دست و پا مشخص می شود که گاهی به بازوها و ساق پا انتشار می یابد. این زگیل ها بدون آنکه پوسته پوسته شوند بهبود می یابند و از این نظر با زگیل های هرپس و پاکس ویروس ها متفاوتند. این بیماری بویژه با کوکساکی ویروس A16در ارتباط است. ویروس عامل بیماری نه فقط از مدفوع و ترشحات گلو بلکه از مایع زگیلی نیز به دست می آید. این بیماری نباید با بیماری پا و دهان در چهارپایان که به وسیله یک پیکورناویروس ایجاد می شود اشتباه شود. زیرا ویروس چهارپایان، انسان را آلوده نمی کند.
• میوکاردیت:
بیماری شدیدی است که با التهاب حاد قلب یا غشاء های پوششی آن همراه است. کوکساکی ویروس های گروه B عامل بیماری شدید میوکارد در بزرگسالان و کودکان می باشند. بیماری قلبی در حدود ۵ درصد از تمام عفونتهای دارای علائم بالینی ناشی از کوکساکی ویروس ها، را تشکیل می دهد. عفونت حاصل از نوزادان گاهی کشنده بوده و در هر سنی ممکن است موجب آسیب همیشگی قلب شود. عفونتهای پایدار ویروس عضله قلب ممکن است رخ داده که موجب التهاب مزمن می شود. انتروویروس ها عامل حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد از عفونتهای دستگاه تنفس، مخصوصا در تابستان و پائیز هستند. بعضی از کوکساکی ویروس ها همراه با سرماخوردگی معمولی و بیماری های تب دار نامشخص دیده شده اند.
• بیماری عمومی در نوزادان:
بیماری فوق العاده شدیدی است که در آن ، عفونت ویروسی به طور همزمان چندین عضو از بدن شامل قلب ، کبد ، مغز را گرفتار می سازد. این بیماری ممکن است به سرعت بیمار را بکشد و یا این که بیمار کاملا بهبود می یابد. این بیماری توسط کوکساکی ویروس های گروه Bایجاد می شود. در موارد شدید بیماری ، میوکاردیت یا پری کاردیت در طی ۸ روز اول زندگی رخ می دهد و گاهی قبل از این علائم، دوره کوتاه مدتی از اسهال و بی اشتهایی وجود دارد. این بیماری گاهی از راه جفت منتقل می شود. اگرچه دستگاه گوارش اولین مکان تکثیر انتروویروس ها است، ولی این ویروس ها بیماری خاصی در آن ایجاد نمی کنند. برخی گروههای خاص کوکساکی Aدر اسهال کودکان دیده شده اند، ولی علت آن شناخته نشده است.
تشخیص کوکساکی ویروس ها :
آنتی بادی نوترالیزان در اوائل دوره عفونت ظاهر می شوند. این آنتی بادی ها برای ویروس عفونی ، اختصاصی بوده و سالها باقی می ماند. آنتی بادی سرم را می توان مشاهده نمود و تیتر آن را توسط روش ایمونوفلورانس با استفاده از کشت سلولی آلوده در روی لامل تعیین کرد.
پیشگیری:
در انواع بیماری های ایجاد شده توسط کوکساکی ویروس ها عدم رعایت بهداشت به خصوص بهداشت فردی باعث ایجاد بیماری شده است،پس با رعایت بهداشت در تمام موارد می توان از ورود کوکساکی ویروس به بدن جلوگیری کرد در ضمن از ارتباط با فاضلاب و آب های آلوده شدیدا امتناع نمود.
درمان :
در حال حاضر ، هیچ گونه واکسنی یا داروی ضد ویروسی جهت پیشگیری یا درمان بیماری های ایجاد شده توسط کوکساکی ویروس ها وجود ندارند.
آشنایی با کوکساکی ویروس ها
کوکساکی ویروس ها
پاییز، یکی از زیباترین اوقات برای بیرون رفتن است. با یک دوست، به یک پارک محلی، پیادهروی، دو یا دوچرخه سواری بروید و به تغییرات برگها نگاه کنید!
پاییز، زمان انتقالی سال است! برگ درختان تغییر میکنند، هوا زودتر تاریک میشود، و درجهی حرارت پایین میآید. پاییز، فصل مورد علاقهی بسیاری از مردم است. با این حال، چنین تغییراتی میتواند باعث استرس افرادی شود که دوست دارند در این فصل، سلامتی و تناسب اندامشان را حفظ کنند.

در پاییز، فرصتهای لذت بخش زیادی برای متناسب بودن یا حتی شروع یک برنامهی تناسب اندام وجود دارد، که میتواند برای همه مفید باشد. برنامه ریزی برای تغییرات فصلی، انجام ورزشهای گروهی، استقبال از رویدادها و فعالیتهایی که در این فصل برگزار میشوند، همه و همه عوامل مهمی برای متناسب ماندن در پاییز است.
از مزیت فعالیتهای پاییزی استفاده کنید
رویدادهای گروهی پاییزی مانند چیدن کدو تنبل، ذرت، و درست کردن تلی از برگهای پاییزی، میتوانند تجربههای سرگرم کنندهای برای دوستان و خانوادهتان باشد. یک سفر آخر هفته یا یک دور همی دوستانه با موضوع پاییز ترتیب دهید، و برای فعال بودن برنامهریزی کنید.
در رویدادهای اجتماعی شرکت کنید
با فرا رسیدن پاییز، پیادهرویها، دوها و رویدادهای سرگرم کنندهی بسیاری از راه میرسند. در روزنامه بدنبال پیادهرویهای خانوادگی ومسابقات دو و… بگردید. بر اساس یک گزارش کوتاه از ERIC Digest در سال ۱۹۹۱، تمرین کردن برای یک هدف خاص مانند یک مسابقه، پایبندی به یک برنامهی ورزشی را افزایش میدهد. ثبت نام با دوستان یا خانواده، باعث میشود که برای کامل انجام دادن تمرینات، احساس مسئولیت کنید.
به پیادهروی بروید
پاییز، یکی از زیباترین اوقات برای بیرون رفتن است. با یک دوست، به یک پارک محلی، پیادهروی، دو یا دوچرخه سواری بروید و به تغییرات برگها نگاه کنید!
لباس مناسب هوا بپوشید
سردتر شدن هوا، مانع از بیرون رفتن مردم برای ورزش میشود. این مشکل میتواند با پوشیدن لباسهای ضد باد و چند لایه حل شود. لباس و لوازم جانبی مناسب (کلاه، دستکش و…) که سرما را به میزان زیادی کاهش میدهند و گرما ایجاد میکنند، ورزش در خارج خانه را برایتان لذت بخشتر میکند.
آب بنوشید
حتی وقتی هوا سرد میشود، بدنتان را هیدراته نگاه دارید. وقتی هوا گرم نیست، مردم، اغلب کمتر احساس تشنگی میکنند، اما هیدراته ماندن در پاییز به اندازهی هیدراته ماندن در هوای گرم، مهم است. وقتی که پاییز فرا میرسد، یادتان باشد که برای کمک به ترمیم بدن بعد از ورزش و کنترل اشتها، مایعات مصرفیتان را به حداکثر برسانید.
چای بنوشید
در هوای سرد، برای گرم شدن، چای بیشتری بنوشید. چای سیاه و سبز، حاوی آنتیاکسیدانهایی هستند که به دفع بیماریها در طول فصل آنفولانزا کمک میکنند، در نتیجه میتوانید تا زمان تغییر فصل، سالم و فعال بمانید.
از مصرف شیرینی در تعطیلات بپرهیزید
به گفته انستیتو ملی سلامت، بزرگسالان غیر چاق، بطور متوسط سالی نیم کیلو در زمان تعطیلات، افزایش وزن پیدا میکنند. علاوه بر ایجاد عادات ناسالم، انباشته شدن این وزن در طول زمان میتواند منجر به چاقی شود. برای جلوگیری از مصرف شیرینیها در اداره، خانه، یا مهمانی، مطمئن شوید که در طول روز، مقدار زیادی تنقلات سالم برای خوردن بهمراه دارید.
کارهای سخت روزانه را به ورزش تبدیل کنید
به گفته Health Status، یک شخص ۷۵ کیلویی با ۳۰ دقیقه جمع کردن برگها با چنگک میتواند ۱۳۵ کالری بسوزاند. کارهای بیرون خانه را با تعیین اهداف دست یافتنی کوچک، به یک بازی تبدیل کنید تا با گذشت زمان به سوزاندن چربی کمک کرده باشید.
ورزش در اوایل روز
سعی کنید در صبح، یا طول روز ورزش کنید. با تغییر زمان و زودتر غروب کردن آفتاب، زمان، دیرتر از آنچه واقعا هست، احساس میشود. این مسئله، مردم را از حد معمول خستهتر میکند. انجام یک برنامهی تمرینی در اوایل روز، ورزش را تضمین میکند، و این امکان را میدهد که در بعدازظهر و شب، اعصاب آرامی داشته باشید.
در فعالیتهایتان تنوع ایجاد کنید
هنگامیکه هوا سرد میشود و تابستان به پایان میرسد، با انگیزه ماندن میتواند سخت باشد. انجام فعالیتهای مختلف و تمرینات متنوع در ورزش، تنوع ایجاد میکند و در طول فعالیتهای مختلف، باعث ایجاد اعتماد بنفس میگردد.
نکاتی برای تناسب اندام در پاییز
تناسب و زیبایی,تمرینات ورزشی برای کاهش وزن,تناسب زیبایی در ازدواج,تناسب زیبایی ازدواج