علائمی که نشان می دهد شما از افسردگی رنج می برید افسردگی

همه چیز درباره افسردگی راهی برای رفع افسردگی راهی برای رهایی از افسردگی راهی برای رفع افسردگی راهی برای رفع افسردگی راهی برای درمان افسردگی راهی برای فرار از افسردگی دلایل افسردگی همه چیز درباره ی افسردگی افسردگی همه چیز درباره ی افسردگی راهی برای کاهش افسردگی انواع افسردگی راهی برای درمان افسردگی چگونه افسرده نباشیم راهی برای رفع افسردگی راهی برای فرار از افسردگی چگونه افسرده نباشیم راهی برای جلوگیری از افسردگی چگونه افسرده نباشیم

علائمی که نشان می دهد شما از افسردگی رنج می برید

متاسفانه امروزه به دلیل مسائل اقتصادی و اجتماعی جوامع ، شاهد بروز افسردگی در بین بسیاری از افراد به خصوص قشر جوان جامعه هستیم. در صورتی که این مسئله به موقع شناسایی شده و درمان شود ، افسردگی فرد به مرحله ی حاد نمی رسد.

علایم روانی شایع افسردگی عبارتند از: بی حوصلگی یا خلق پایین، نگرانی و اضطراب، از دست دادن احساس هیجانی، داشتن افکار افسرده، مشکلات حافظه و تمرکز حواس، توهمات، داشتن افکار خودکشی.

خلق پایین

خلق پایین در افسردگی بسیار شدیدتر از آن چیزی است که شما در هنگام ناامیدی و یا مایوس شدن دچار آن میشوید. خلق پایین عبارتست از احساس غم، پوچی، از دست دادن و بیم و ترس. بعضی از بیماران، آن را به زندگی در زیر یک ابر تشبیه می کنند که همه قسمتهای زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد. در افسردگی متوسط تا شدید، خلق پایین اغلب در هنگام صبح بدتر میشود و سپس در طی روز از شدت آن کمی کاسته میشود اما هیچگاه از بین نمی رود. این وضعیت را اصطلاحاً تغییرات روزانه (Diurnal Variation) می نامند. خلق پایین باعث میشود که از هیچ چیزی نتوانیم لذت ببریم و شما حتی ممکن است علاقه خود را نسبت به سرگرمی هایی که قبلاً داشته اید از دست بدهید. هیچ چیزی برای شما خوشایند و لذت بخش نخواهد بود.

در بعضی از موارد خفیف تر، خلق پایین ممکن است عصرها بدتر از صبح ها باشد و بعضی روزها ممکن است حال بیمار خوب باشد. با این حال تعداد این روزهای خوب به قدری کم است که در بین سایر روزهای بد به چشم نمی آید. اگر افسردگی خفیف باشد شما ممکن است از همراهی و هم صحبتی با سایر افراد لذت ببرید. در مواردی که خلق پایین وجود دارد، با کوچکترین مشکلی (و حتی گاهی بدون هیچگونه مشکلی) تمایل به گریه کردن وجود دارد.

اضطراب و نگرانی

وقتی ما احسس می کنیم که تهدید شده ایم و در خطر هستیم، هورمونی به نام آدرنالین در بدن ترشح شده و وارد جریان خون میشود و از انجا به عضلات و مغز می رود تا ما بتوانیم سریعتر فکر کرده ودر صورت نیاز اقدام به فرار نماییم. این هورمون باعث میشود که عضلات ما منقبض شده و آماده فرار یا هرگونه عکس العمل فوری دیگری شویم، اما در صورتیکه هیچگونه اتفاقی بروز نکند، این احساس در عرض چند دقیقه از بین خواهد رفت. در افرادی که افسرده هستند، این احساسهای اضطراب و نگرانی می تواند چندین ماه باقی بماند. بعضی از افراد، صبح ها با یک حالت اضطراب و نگرانی زیاد از خواب بیدار میشوند زیرا آنها از روزی که در پیش خواهند داشت دچار ترس و وحشت هستند. اضطراب می تواند بیشتر از خلق پایین دیده شود و به عنوان مهمترین علامت افسردگی خود را نشان دهد. اگر شما همیشه در وضعیت اضطراب و نگرنی هستید ممکن است متوجه شوید که به میزان زیادی تحریک پذیر و پرخاشگر شده اید، بطوریکه سایر افراد در زندگی کردن با شما دچار مشکل خواهند شد.

از دست دادن عواطف و احساسات

بعضی از افراد مبتلا به افسردگی شدید، اظهار می دارند که آنها احساس می کنند که تمام عواطف و احساسات خود را از دست داده اند و این یکی از ناراحت کننده ترین علایم افسردگی می باشد. در چنین مواقعی شما حتی نمی توانید گریه هم بکنید و احساس می کنید که دیگر هیچ اشکی در چشمان شما وجود ندارد. شما حتی ممکن است نسبت به افراد نزدیکتان مثل همسر، خانواده و یا کودکانتان هیچگونه احساسی نداشته باشید و یا اینکه دارای احساسات اندکی باشید.

علایم روحی و روانی افسردگی

خلق پایین

از دست دادن علاقه نسبت به چیزهایی که قبلاً از آنها لذت می بردیم

اضطراب و نگرانی

بهت زدگی

افکار افسرده

مشکلات حافظه و تمرکز حواس

هذیان ها

توهمات

افکار خودکشی

افکار افسرده

وقتی شما دچار افسردگی هستید، نحوه فکر کردن شما نیز تغییر می یابد. شما دنیا را جور دیگری می بینید و همه چیز به نظر شما منفی است. چنین طرز تفکری باعث میشود که افسردگی شما تشدید شود.

شما خود را برای وقایع ناگواری که اتفاق می افتد سرزنش و ملامت می کنید و برای کارهای خوبی که انجام داده اید هیچگونه ارزشی قائل نیستید. تمام کارهای خوبی که در زندگی تان انجام داده اید را فراموش می کنید و دائماً چیزهای بدی که در زندگی داشته اید را بخاطر آورده و یادآوری می کنید.

شما ممکن است به جزئیات و نکات منفی خود تمرکز نموده و از نکات مثبت خود غافل شوید. یک مثال جالب این موضوع، شخصی است که امتحانی را با امتیاز ۹۹ درصد قبول شده است. او از این نتیجه عالی خوشحال نمیشود و همه حواس وتمرکز خود را روی آن یک درصدی که از دست داده است تلف می کند.

شما ممکن است سریعاً به نتایج منفی برسید و تنها با مشاهده یک واقعه ساده به نتایج کلی و منفی دست یابید. برای مثال، یکی از بیماران من، دختر زیبایی بود که فکر می کرد زشت است و همه از او نفرت دارند زیرا یکبار در خیابان، مردی به او نگاه تمسخرآمیزی کرده بود.

چنین افکار منفی ای باعث میشود که شما به تدریج تحلیل رفته و ضعیف شوید. این افکار منفی در نهایت باعث میشوند که شما اعتماد به نفس خود را از دست داده و احساس بی ارزش بودن بکنید و دنیای شما مملو از افکار مایوس کننده همراه با شک و تردید و اضطراب باشد. در نتیجه شما بیشتر احساس افسردگی یا اضطراب می کنید و بنابراین یک حلقه معیوب در زندگی شما ایجاد می گردد.

مشخصات افکار افسرده

افکار منفی (مثلاً من در کار با شکست مواجه میشوم)

انتظارات زیاد و غیر منطقی (مثلاً تا همه افراد مرا دوست نداشته باشند و فکر نکنند که من در کارم خوب نیستم نمی توانم خوشحال باشم)

تفکرات اشتباه (مثلاً نتیجه گیری غلط، تمرکز روزی جزئیات منفی بی اهمیت، رسیدن به نتیجه گیری های کلی و غلط از دیدن یک واقعه ساده

یک شرح حال از افکار منفی

خانم کاترین، منشی یک شرکت است. یک بار

رئیسش به او گفت که آیا می توانی این گزارش را دوباره تایپ کنی؟ من چند اصلاح در آن انجام داده ام. کاترین افسرده است و به همین خاطر، او فکر می کند که در کارش خوب عمل نمی کند. او عقیده دارد که بخاطر اینکه وظیفه اش را خوب انجام نداده است، مجبور است این گزارش را دوباره تایپ نماید.

از آن هنگام، کاترین افسرده تر شد زیرا او بطور غیر منطقی ای انتظار دارد که او اگر می خواهد که از زندگی اش لذت ببرد باید وظایفش را بطور کامل و بی نقص انجام دهد.

در حقیقت، کاترین وظایفش را هم خیلی خوب انجام می دهد اما خودش اینطور فکر نمی کند. او به چیزهای کوچکی که گاهی اوقات بد انجام میشوند تمرکز می کند وا ز چیزهای بزرگی که به خوبی انجام می گردند غافل است. او این موضوع را فراموش کرده ست که بخاطر لیاقتهایی که از خودش نشان داده است، حقوقش اضافه شده است. او این حقیقت را فراموش کرده است که رئیسش همیشه در کارهایش مردد است و اصلاحاتی که در گزارش باید انجام شود بخاطر تغییراتی است که خود رئیس در آن داده است و هیچ اشتباهی از طرف کاترین رخ نداده است. کاترین فقط به جزئیات منفی یک موضوع نگاه می کند و تنها با یک اتفاق ساده، نتیجه گیریهای کلی و اشتباهی می کند که این کار باعث تشدید افسردگی او میشود.

مشکلات تمرکز حواس و حافظه

اگر شما توسط نگرانی ها و افکار افسرده، تحلیل بروید، برایتان مشکل خواهد بود که درباره چیز دیگری هم فکر نمایید. تمرکز حواس ممکن است برای شما مشکل باشد که این امر می تواند به بروز مسایل بیشتری منجر شود. شما برای اینکه چیزی را به خاطر بیاورید باید روی آن تمرکز کنید، بنابراین تعجب آور نخواهد بود که اگر تمرکز حواس شما خوب نباشد، مشکلاتی در حافظه و به یادآوردن موضوعات خواهید داشت. مشکلات مربوط به تمرکز حواص همچنین می توانند منجر به عدم تصمیم گیری مناسب و بی توجهی گردند و شما ممکن است احساس گیج بودن نمایید. این علایم می توانند گاهی اوقات به قدری شدید شوند که با بیماری دمانس (زوال عقل) اشتباه گرتفه شوند.

هذیان و توهمات

اگر شما شدیداً افسرده شوید، افکار شما می تواند به قدری بهم ریخته شود که ارتباط با واقعیتهای زندگی را از دست بدهید. ذهن شما می تواند به قدری بهم ریخته شود که ارتباط با واقعیتهای زندگی را از دست بدهید. ذهن شما می تواند شروع به فریب دادن شما نماید و شما حتی ممکن است از این موضوع بترسید که دارید دیوانه میشوید. اماچنین موضوعی پیش نخواهد آمد و شما فقط شدیداً افسرده هستید که با درمان مناسب، بهبود خواهید یافت. در افسردگی های شدید، هذیانها می توانند رخ دهند اما خوشبختانه این هذیانها بسیار نادر می باشند.

هذیان، یک اعتقاد غلط می باشد که شخص به آن معتقد است. در افسردگی، هذیانها، انعکاس خلق افسرده هستند و می توانند افسردگی را تشدید نمایند. یکی از بیمارانی که من داشتم، معتقد بود که او باید خودش را به پلیس تسلیم کند چون پنج سال پیش بطور اشتباهی بدون اینکه پول یک عدد سیب را به فروشنده بدهد، فروشگاه را ترک کرده است. او فکر می کرد که پلیس بخاطر این کار او را در این مدت تحت تعقیب قرار داده است. او عقیده داشت که برای خانواده اش شرمساری به بار آورده است و خود را موجود بی ارزشی می دانست. غیرممکن بود که او را متقاعد کنم که او دشمن شماره یک جامعه نمی باشد و هر کسی ممکن است از این اشتباهات بکند و هیچکس نیز بخاطر چنین کاری تنبیه نمیشود.

عده ای از بیماران عقیده دارند که آنها شرورترین و پلیدترین انسان روی زمین هستند و یا اینکه سایر مردم می خواهند که از دست آنها راحت شوند زیرا آنها خیلی بد هستند. بعضی از بیماران معتقدند که آنها اصلاً هیچ پولی ندارند و بعضی دیگر عقیده دارند که آنها در حل زوال و پوسیدگی قرار دارند و حتی عده ای از آنها معقدند که مرده اند. به اندازه فکرها و ایده های مختلفی که در ذهن انسانها وجود دارد، انواع مختلف هذیانها نیز وجود دارد اما همه آنها انعکاسی از خلق وافکار افسرده هستند.

در حالیکه هذیانها عبارت از افکار غلط هستند، اما توهمات (Hallucinations) به ادراک غیرواقعی از چیزها گفته میشود (معمولاً صداها). برای مثال، بعضی از بیماران مبتلا به افسردگی شدید، در مواقعی که کسی در اطراف آنها نیست، صداهایی را می شنوند. این صداها مانند صداهای افرادی است که در اتاق با یکدیگر صحبت می کنند و بطور وحشتناکی، واقعی به نظر می آیند. این صداها ممکن است شخص را سرزنش کرده و به او بگویند که تو آدم بدی هستی. این صداها باعث میشوند که افسردگی تشدید شود. بعضی از بیماران دچار افسردگی شدید، چیزهایی را که اصلاً وجود ندارند می بینند و یا اینکه بو می کنند، اما چنین مواردی نادر می باشند.

افکار خودکشی

وقتی شما شدیداً دچار افسردگی باشید، به نظر شما گذشته تان بد و پر از اشتباه بوده، زمان حالتان وحشتناک است و از آینده هم دچار ترس و وحشت هستید. بعضی از بیماران به این نتیجه می رسند که دنیا ارزش زندگی کردن را ندارد و اینکه بهتر است با خودکشی به زندگی خود پایان داد تا دیگران هم از دست آنها راحت شوند.

بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی، به خودکشی فکر می کنند (حتی اگر این فکر بصورت گذرا باشد). خیلی از این افراد در واقع اقدام به خودکشی نمی کنند اما هر شب که به رختخواب می روند امیدوار هستند که صبح روز بعد از خواب بیدار نشوند و در نتیجه از عذاب زندگی کردن راحت شوند.

بعضی از بیماران نیز هیچگاه تصمیم به خودکشی نمی گیرند چون این کار را از نظر مذهبی واخلاقی، ممنوع می دانند و یا اینکه فکر می کنند با این کار، خانواده شان دچار ناراحتی خواهد شد. بعضی از این افراد نیز به این نتیجه می رسند که آنها هیچوقت اقدام به خودکشی نخواهند کرد چون ترسو و بزدل هستند و چنین احساسی باعث میشود که آنها بیشتر خود را سرزنش و ملامت کرده و افسرده تر بشوند.

اگر شما به خودکشی کردن فکر می کنید ممکن است در خطر باشید که واقعاً این کار را انجام بدهید. در چنین مواردی سریعاً به پزشک یا یک مرکز مشاوره روانی مراجعه نمایید. این وضعیت، یک اورژنس روانپزشکی است. همیشه به یاد داشته باشید که افسردگی، قابل درمان می باشد.

علائمی که نشان می دهد شما از افسردگی رنج می برید

افسردگی,دلایل افسردگی,انواع افسردگی,همه چیز درمورد افسردگی,راهی برای افسردگی,علائم افسردگی,همه چیز درباره افسردگی,همه چیز درباره ی افسردگی,راهی برای درمان افسردگی,راهی برای جلوگیری از افسردگی,راهی برای فرار از افسردگی,راهی برای رهایی از افسردگی,راهی برای رفع افسردگی,راهی برای کاهش افسردگی,راهی برای مقابله با افسردگی

8 شیوه برای پیشگیری افسردگی در بیماران روماتیسمی بیماران روماتیسمی و افسردگی

درمان افسردگی علائم افسردگی علائم افسردگی بیماران روماتیسمی و افسردگی 8 راه برای کنار آمدن با افسردگی بیماران روماتیسمی و افسردگی 8 راه برای کنار آمدن با افسردگی درمان افسردگی بیماران روماتیسمی و افسردگی 8 راه برای کنار آمدن با افسردگی 8 راه برای کنار آمدن با افسردگی بیماران روماتیسمی و افسردگی بیماران روماتیسمی و افسردگی درمان افسردگی درمان افسردگی بیماران روماتیسمی و افسردگی 8 راه برای کنار آمدن با افسردگی 8 راه برای کنار آمدن با افسردگی درمان افسردگی 8 راه برای کنار آمدن با افسردگی

8 شیوه برای پیشگیری افسردگی در بیماران روماتیسمی

افسردگی در اشخاصی  که به بیماری های سخت و دراز مدت دچار هستند امری نرمال است. روماتیسم هم شامل بیماری های مزمن است که گاه سالیان طولانی با فرد همراه است و از آنجا که بیمار احساس می کند دچار بی استقلالی شده است خ، فعالیت های اجتماعی،انجام کار به تنهایی و پویایی اش کاهش یافته، مبتلا به افسردگی می شود.

 

 

توصیه ای که به بیماران روماتیسمی می شود این است که سعی کنند به فعالیتی مشغول شوند که از انجام آن لذت می برند. علت این توصیه آن است که درد زیاد باعث احساس افسردگی می شود و افسردگی خود عاملی است که تمرکز شما را بر درد بیشتر می کند و بالطبع شدت افسردگی بیشتر خواهد شد. بی خوابی، احساس خستگی مفرط و میل به تنهایی، تنها گوشه ای از نتایج چرخه درد و افسردگی برای شما خواهد بود.
اما کارشناسان می گویند که درمان افسردگی می تواند باعث حال خوش روحی شده و اضطراب، استرس و حتی تا حدودی درد فیزیکی روماتیسم را کمتر کند.

روماتیسم و افسردگی: فیزیولوژی درد

درد و افسردگی رابطه مستقیمی با هم دارند. نه تنها درد باعث افسردگی می شود بلکه افسردگی می تواند عامل تشدید درد باشد. از اینکه به افسردگی مبتلا هستید، خجالت نکشید. در اینکه درد افسرده کننده است شکی نیست. این یک مشکل ذهن-بدن است؛ در واقع آنچه که در بدن اتفاق می افتد بر ذهن تاثیر می گذارد اما ذهن بر روی مقدار انرژی فرد برای بهبودی از درد تاثیر می گذارد.
احتمال بروز افسردگی و روماتیسم در زنان بیشتر از مردان است اما نه به این معنا که شما مجبورید با هر دوی اینها زندگی کنید. در اینجا راه هایی را نشان می دهیم که به آرامش شما کمک می کند.آیا لازم است در ارتباط با افسردگی به پزشک مراجعه کنم؟
اگر با موراد زیر برخورد کردید وقت آن رسیده که به پزشک مراجعه کنید:

  • درد یا خستگی فعالیت های روزانه شما را محدود کرده است؛ مثل پخت و پز، لباس پوشیدن یا بیرون رفتن با دوستان.
  • شب ها نمی توانید بخوابید
  • در ارتباط با زندگی احساس بی ارزشی و ناامیدی می کنید
  • دوست دارید تنها باشید و خود را از مردم کنار می کشید
  • نمی توانید حواس خود را جمع کرده و روی موضوعات تمرکز کنید
بهتر است به زندگی تان فراتر از روماتیسم فکر کنید. رابطه شما با همسرتان، دوستان و همکاران چگونه است؟ آیا صبح با این فکر از خواب بلند می شوید که بخاطر درد یا بخاطر احساسی که نسبت به خود دارید، نمی توانید از رختخواب برخیزید؟
اگر بتوانید چیزهایی که باعث احساس افسردگی در شما شده است را مورد بررسی و کنکاش قرار دهید، می توانید راه خود را پیدا کرده و بفهمید که چه باید کرد. به چیزهایی فکر کنید که در گذشته باعث بهبودی شما می شد و اینکه اکنون و در این وضعیت چگونه آنها را بکار ببرید. و شاید لازم باشد چیزهای جدید تجربه کنید.

8 راه برای کنار آمدن با افسردگی

کارشناسان می گویند بسیار مهم است که با افسردگی و روماتیسم با هم کنار بیایید. در کنار داروهایی که برای درمان روماتیسم مصرف می کنید این فعالیت ها به تنهایی یا با هم می تواند کمک زیادی به درمان افسردگی کند.

1-مشاوره

درمان روان شناسی یا مشاوره به شما کمک می کند راه های جدیدی برای کنار آمدن با درد و استرس پیدا کنید. اغلب، افراد مبتلا به روماتیسم به درد اجازه می دهند زندگی شان را اداره کند. دردهای مزمن تمرکز فرد را محدود می کند، بنابراین شما همیشه در حال فکر کردن به درد هستید، چه زمانی که وجود دارد و چه زمانی که وجود ندارد. اما می توانید یاد بگیرید که توجه خود را به دیگر جنبه های زندگی متمرکز کنید که منبعی خوشی، ارزش و هدف هستند. این به معنای از بین رفتن درد نیست، اما در کاهش اثرات آن نقش بسزایی دارد. با پزشک خود صحبت کنید تا شما را به یک روانشناس که دارای تخصص کافی در مواجهه و کنار آمدن با دردهای مزمن است، معرفی کند.

2-حمایت

برخورداری از یک شبکه حمایتی خوب برای افراد مبتلا به روماتیسم بسیار مهم است. حتی با وجود همسر و یا دوستانی که قابل اتکا هستند، گروه های حمایتی می توانند محیطی فراهم کنند که گذراندن روز برای شما آسان تر شده و با همراهی افرادی که شرایط مشابهی چون شما دارند، کنار آمدن با بیماری راحت باشد.
8 شیوه برای پیشگیری افسردگی در بیماران روماتیسمی

3-مدیتیشن

در مطالعه ای که در سال 2007 انجام شد، محققان دانشگاه مریلند اثر نوعی مدیتیشن به نام کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی یا Mindfulness-Based Stress Reduction (MBSR) را در طول 6 ماه بر روی 63 بیمار مبتلا به روماتیسم بررسی کردند. آنها متوجه شدند که این روش پریشانی روانی را تا حدود یک سوم کاهش می دهد. مطالعات دیگر نیز فواید مدیتیشن را برای بیماری هایی که به شکل مزمن هستند، نشان داده است. و به نظر می رسد مدیتیشن به مبتلایان روماتیسمی کمک می کند با استرس کنار بیایند، استرسی که می تواند باعث شعله ور شدن علایم بیماری روماتیسم شود.

4-فعالیت

شاید به نظرتان ورزش آخرین چیزی باشد که باید انجام دهید، اما ورزش یکی از مهمترین مراحل درمان است. سعی کنید هر روز نوعی فعالیت فیزیکی داشته باشید، حتی اگر این فعالیت در حد بیرون رفتن و خرید روزنامه یا آوردن قبض آب و برق از درب منزل باشد. به خاطر بیماری روماتیسم شاید انجام برخی فعالیت ها مثل دویدن غیرممکن باشد، برای آن جایگزین بگذارید، مثلا شنا. ورزش علاوه بر اینکه به مفاصل انعطاف داده و به قلب سلامتی هدیه می کند، باعث آزادسازی اندورفین ها می گردد که مواد شیمیایی است که به مغز احساس خوب می دهد و ممکن است باعث کاهش افسردگی شود.5-داروهای ضد افسردگی
از بین بردن اضطراب، خستگی یا بی خوابی به کمک داروهای تثبیت کننده خلق و خو، به تسکین درد نیز کمک می کند. برخی داروهای ضد افسردگی دارای ویژگیهای مسکّنی نیز هستند. با مراجعه به پزشک و شرح حالتان، برای شما داروی ضد افسردگی تجویز می شود که متناسب با شرایطتان باشد.

6-خواب

اگر درد خواب تان را بهم زده، بهتر است قبل از رفتن به رختخواب یک مسکن مصرف کنید. برخی داروهای ضد افسردگی نیز به بهبود خواب کمک می کنند.

7-خوش باشید

کارهایی انجام دهید که به شما احساس خوبی می دهد. توصیه می شود مطالعه، گوش دادن به موسیقی، یک حمام طولانی، ملاقات یک دوست و فعالیت هایی از این دست را هر روز در برنامه خود داشته باشید. به این ترتیب از افتادن در چرخه درد، تمایل به تنهایی و فعالیت کمتر در امان خواهید ماند.

8-مدیریت

افسردگی باعث می شود هرکاری در نظرتان سخت بیاید، پس بهتر است کارها را تقسیم کنید. اگر خانه نیاز به نظافت دارد، ابتدا با مساحت کوچکی شروع کنید. به جای فشار آوردن به خودتان و پیاده روی مسافت های طولانی، پیاده روی کوتاهی داشته باشید. اگر کنار آمدن با افسردگی و روماتیسم با هم برایتان دشوار است، به یکی بپردازید.
ممکن است برای رسیدن به اهدافی که برشمردیم نیاز باشد کمی به خودتان فشار بیاورید، اما مطمئن باشید پس از آن احساس بهتری خواهید داشت./

8 شیوه برای پیشگیری افسردگی در بیماران روماتیسمی

بیماران روماتیسمی و افسردگی,8 راه برای کنار آمدن با افسردگی,درمان افسردگی,علائم افسردگی