ازدواج آن هم از نوع تحمیلی یکی از پراسترسترین شرایط برای شروع یک زندگی اجباری است. شرایطی که کوچکترین اشتباهی در آن همه چیز را تباه میکند. شاید باور نکنید ولی هنوز هم تعدادی از ازدواجهایی که در اطراف ما شکل میگیرد تحمیلی است و یکی از دو طرف هیچ علاقهای به زندگی با همسر اجباری خود ندارد.
اینکه همسر شما شخص مورد دلخواهتان نیست و زندگی با او را مثل جهنم میبینید، نشانه پایان زندگی نیست چراکه شما هم باید برای باورپذیر شدن این اجبار قدمی بردارید. قصه زندگی فاطما گل در سریالی به همین نام و ندا در داستانی واقعی، این مطلب را برایتان روشن می کند. دکتر هادی، روانشناس به شما می گوید در چنین ازدواجهایی چه باید بکنید!
انتخابهایی که گران تمام میشوند
سال گذشته به شکل کاملا اتفاقی در یک مهمانی خانوادگی با دختری به نام ندا که به تازگی با پسر یکی از بستگان ما ازدواج کرده بود آشنا شدم. دختر ساکت و اخمویی بود و کاملا مشخص بود از بودن در جمع خوشحال نیست و ثانیهها را برای پایان شب میشمارد. روزها از آن مهمانی گذشت تا او را در دفتر مشاوره روبهروی خودم دیدم.
ندا در یک خانواده متوسط زندگی میکرد و چهارمین فرزند خانواده بود. به اصرار پدرش با پسر دوست او پای سفره عقد نشسته بود و بعد از شش ماه گذشتن از یک ازدواج تحمیلی، تصمیم داشت همه چیز را تمام کند. ندا بعد از گذشت نیمساعت حرفهایش را با این جمله تمام کرد: شوهرم خیلی مرد خوبی است اما نمیتوانم دوستش داشته باشم. از این نداها در جامعه کم نیست، پس شاید این اتفاق برای هر کسی پیش بیاید.
لازم نیست که حتما ازدواج شما اجباری باشد تا احساس خوشبختی نکنید، بسیاری از زوجها بهرغم میل به پیوندشان بعد از مدتی به همین حس شما دچار میشوند و احساس میکنند همسرشان مرد یا زن دلخواهشان نیست، اما این شرایط در ازدواجهای اجباری به نسبت بیشتر از دیگر انواع ازدواجهاست. پس از آنجا که پیشگیری بهتر از درمان است در قدم اول به مجردهایی که هنوز ازدواج نکردهاند توصیه میکنیم در انتخاب همسر خود حضوری پررنگ و فعال داشته باشند.
مطمئن باشید وقتی نمیتوانید برای آینده و ازدواج خود تصمیم بگیرید، متاهل شدن برای شما زود است و اصلا آمادگی آن را ندارید. اینکه به بهانه تجربه بالا و احترام به بزرگترها تن به ازدواج اجباری دهید، تردید شما را در انتخاب شریک زندگیتان از بین نمیبرد. بزرگترها میتوانند راهنمای خوبی در این مسیر باشند اما اصرار و اجبار آنها برای ازدواج شما با فردی که دوستش ندارید یا تحت شرایطی خاص ناچار به پذیرش او هستید برای آینده شما گران تمام میشود.
ماندن یا نماندن؟
مهمترین نقشی که دوست داشتن در زندگی مشترک ایفا میکند نیروی محرکه زندگی و حس آرامش کنار هم بودن زوجهاست؛ چراکه این احساس دلیل خوبی است تا زن یا مرد انگیزه لازم برای حل مشکلات زندگی مشترک خود را به دست آورند. پس دوست داشتن و دلنشین بودن همسر برای ازدواج فاکتور مهمی است اما خوشبختانه درصد احتمال شکل گرفتن علاقه و محبت بعد از ازدواج هم صفر نیست.
به عبارتی دیگر ازدواج اجباری و بدون عشق به هیچ وجه به هیچ فردی پیشنهاد نمیشود، اما اگر به اقتضای شرایط زندگی یا اصرارهای اشتباه اطرافیان هم اکنون در چنین رابطهای قرار گرفتهاید، لازم است پیش از هر تصمیمی، برای دوام و نجات زندگی مشترک خود تلاش کرده و چارهای بیندیشید. اولین پیشنهاد ما این است ک دنبال یک مشاور توانا برای حل داستان زندگی خود باشید، چراکه تنها کسی که بعد از خودتان میتواند در بهتر کردن شرایط و گرفتن تصمیم درست و منطقی به شما کمک کند، مشاور است. اما پیش از رفتن نزد مشاور ابتدا سنگهای خود را با همسرتان وا بکنید. گپهای دو نفره شما در گرفتن تصمیم درست و بهبود اوضاع زندگی بسیار موثر است.
موضوع گپ خود را حول محور شرایط پیش آمده و تلاش برای حل آن قرار دهید. به همسرتان بگویید که میدانید از زندگی با شما لذت نمیبرد و تحت فشارهای خاصی تن به این زندگی داده است اما برای او روشن کنید که شما هم به کسی نیاز دارید که به شما علاقه داشته باشد؛ پس باید برای زندگی مشترکتان فکری کنید.
اگر تا آن زمان انتخاب دست شما نبوده حالا زمانی است که هر دو باید برای آینده خود تلاش کنید. در شرایطی که زندگی بدون انگیزه و دوست داشتن از سمت زوجها ادامه پیدا کند دردی از زندگی دوا نمیکند. از طرفی جدایی و پیامدهای تلخ آن برای هر دو نفر روشن است و بهتر است به عنوان آخرین راهحل مد نظر قرار گیرد. پس بهترین کار این است که زوجهای ازدواج اجباری مدتی تحت نظر مشاور زبده جلسات مشاوره و درمان بحران داشته باشند و برای بهتر شدن روابط، پذیرفتن شرایط و نگاه مثبت به آن قدمی موثر بردارند.
چگونه بمانیم و عشق بسازیم
هر دختر و پسری که در یک آشنایی اجباری تن به ازدواجی تحمیلی دادهاند به ناچار برای ادامه زندگی و فراموش کردن زور و اجبارها و عواقب آن نیاز به ایجاد محبت و علاقه در زندگی مشترک دارند؛ در غیر این صورت تا مدتها باید به یک زندگی عذابآور و تلخ ادامه دهند. از طرفی ایجاد مهر و محبت و همدلی کار نشدنی و چندان سختی هم نیست؛ البته در صورتیکه طرف مقابل شما مشکل جدی و آزاردهندهای که مانع ایجاد علاقه شود نداشته باشد، پس شرایطی را فراهم کنید تا بتوانید همسر خود را دوست داشته باشید و از همه مهمتر با ازدواجتان کنار بیایید.
بنابراین در قدم اول سعی کنید با هم حرف بزنید و از همه مهمتر به صحبتهای یکدیگر گوش دهید. برای شروع بهتر است حتی اگر کم و کاستیهایی در رفتار و ویژگیهای همسر خود میبینید بهخاطر تداوم زندگی و روبهرو نشدن با بحرانی تازه چشمپوشی کنید و با در نظر گرفتن خوبیها و نقاط مثبتی که در همسر خود سراغ دارید و میدانید او مرد یا زن خوبی است، دوست داشتن و محبت را ما بین خود و زندگی مشترکتان به وجود آورید و تقویتش کنید. همانطور که همه ما میدانیم هیچ کس بی عیب و ایراد نیست.
باید به این نکته توجه کنید که اگر شما با شخص مورد علاقه خودتان هم ازدواج میکردید، بعد از ازدواج و شروع زندگی مشترک نقصهایی را در او میدیدید که تا قبل از آن بر شما پوشیده بوده است؛ تا جایی که بعد از مدتی بیشتر زوجها به این نتیجه میرسند که عیب و ایرادهای ندیده و خوبیهایی که از دریچه عشق به آنها نگاه میکردند، معیارهای باارزشی برای انتخاب همسر مورد علاقهشان نبوده است. درحالیکه در این شرایط با منطق عوامل را بهتر تجزیه و تحلیل میکنید و در عوض فاکتورهای بهتری برای دوست داشتن و ابراز علاقه در همسر فعلیتان میبینید که به اقتضای شرایط این ازدواج تحمیلی، نادیده گرفته شدهاند.
چطور به آرامش برسید
اگر فکر میکنید دوست داشتن کسی که از روی اجبار با او ازدواج کردهاید غیرممکن است سخت در اشتباه هستید؛ چراکه نقاط مثبت فراوانی در افراد مختلف وجود دارد که با در نظر گرفتن آنها میشود زندگیهای بی عشق و سرد زیادی را سر و سامان داد. مثلا ممکن است از زمان شروع زندگی مشترک تا به امروز مسائل مختلفی در رابطهتان پیش آمده که شما را ناراحت و ناامید کرده و تصمیمتان را برای پایان دادن به زندگی مشترک قطعیتر کرده است، درحالیکه بهترین حالت این است که به جای این منفیبافیها به این موضوع فکر کنید که شما در این زندگی مشترک چه چیزهایی یاد گرفتهاید.
رسیدن به نقاط ضعف رابطه و رفتارهای خطرناک درباره همسر اتفاق خوشایندی است که در این نوع ازدواجها میشود از آن درس گرفت. پس سعی کنید با شریک زندگی خود وقتهای دونفره بیشتری را سپری کنید و با در نظر گرفتن جنبههای مهمتری از عشق و علاقه کاذب، در چارچوب منطق، آرامش و امنیت فکر کنید. شاید تا به امروز نمیدانستید که آمارها نشان میدهد نارضایتی مرد و زن در ازدواج دوم و سوم با اختلافی بهمراتب بالاتر نسبت به زندگی اول هر فردی قرار دارد.
پس زمانی که شما میتوانید رابطهای نیمه شکستخورده را ترمیم و آن را به یک زندگی آرامشبخش تبدیل کنید، چرا با پایان دادن به آن شرایط سختتر تازهای را به وجود آورید؟ برای قطع رابطه و طلاق همیشه زمان هست، پس تا زمانی که میتوانید راههای بهتری را امتحان کنید و جدایی آخرین تصمیمتان باشد. مثل ندا که بعد از کنار آمدن با شرایط زندگیاش این روزها حال خوش و زندگی بهتری را تجربه میکند.
منبع:مجله زندگی ایده آل
چطور همسر اجباری خود را دوست داشتنی کنید؟
همسر اجباری, انتخاب همسر,رمان همسر اجباری,ازدواج خود تحمیلی,انتخاب همسر,انتخاب همسر و ازدواج,انتخاب همسر صیغه ای,انتخاب همسر پیامبر,انتخاب همسر ایده ال,انتخاب همسر خوب,انتخاب همسریابی,انتخاب همسر اینترنتی,انتخاب همسر در اسلام
ازدواج در ایران به معنی پیوند دو فرد نیست؛ پیوند دو خانواده است. به همین دلیل باید قبل از ازدواج درخصوص خانواده شریک انتخابی تان حساسیت به خرج دهید.
اختلاف فرهنگی و تفاوت در ارزش ها یکی از دلایلی است که باعث می شود بین شما و خانواده جدیدتان، یعنی خانواده همسرتان فاصله بیفتد. آنها ممکن است کم حرفی شما را به غرور تشبیه کنند و مهارت های فردی تان را پز دادن و خودنمایی تلقی کنند. برای آن که در ازدواج، به چالش با خانواده همسرتان دچار نشوید، این توصیه ها را بخوانید:
سبک سنگین کنید
خاستگاه همسرتان را کشف کنید ببینید در چه خانواده ای و با چه نوع ساختاری بزرگ شده است. بهتر است این مساله قبل از ازدواج صورت گیرد. بسیار مهم است که قبل از ازدواج، در دوره آشنایی بتوانید شناخت کلی کسب کرده و تفاوتهای فرهنگی موجود میان خود و همسرتان را ارزیابی کنید. شما بعد از ازدواج، وارد خانوادهای میشوید که معیارها و فرهنگشان هر قدر هم که به شما نزدیک باشد باز دارای تفاوت هایی است. این تفاوتها را بپذیرید تا بعد با همسرتان دچار مشکل نشوید. البته عروس و داماد هر دو باید سعی کنند با شرایط جدید کنار بیایند.
یادتان باشد در شرایطی که تفاوت های بسیار عمده بین بافت فرهنگی عروس و داماد وجود دارد، مواردی که باید آنها را بپذیرید، تبدیل به مواردی می شوند که باید آنها را تحمل کنید. اگر شما فردی هستید که در خانواده ای مرفه در یک کلانشهر بزرگ شده اید، بسیار دشوار است که بتوانید در خانواده ای ضعیف از یک روستا که پایبند قواعد سنتی هستند، احساس راحتی کنید. بنابراین چنانچه تفاوت هایتان در شکل و فرهنگ خانواده زیاد است، برای ازدواج کمی بیشتر تامل کنید.
مشاوره را جدی بگیرید
معیارهایی که برای انتخاب همسر دارید، اولویتبندی کنید؛ با علم به اینکه تفاوتهایی در فرهنگ همسرتان با فرهنگ شما وجود دارد، به دلیل معیارهایی که اولویت بیشتری برایتان دارد، با این تفاوتها کنار بیایید و آنها را بپذیرید و صبر و تحمل به خرج دهید. البته همه اینها در شرایطی است که فرد پیش از ازدواج به همه این شرایط و تفاوتها فکر کرده باشد. در مواردی که فرد بعد از ازدواج متوجه این تفاوتها میشود و همین فاصلههای فرهنگی باعث بروز مشکلات و سخت شدن زندگی میشود، توصیه این است که حتما از مشاوران حوزه سلامت روان کمک بگیرد تا با کمک او متوجه شود ایراد کار کجاست.
گاهی هم نیاز است مهارت حل مسئله را یاد بگیرد؛ یعنی بتواند مشکلش را با خانواده همسرش مطرح کند تا شاید هرکدام از دو طرف با کاهش سختگیریها، زندگی آرامتری را تجربه کنند در نهایت زوج با سپری کردن دوره و آموزشها و مهارتهایی که به دست میآورند، برخوردهای کمتری خواهند داشت و میتوانند زندگی بهتری داشته باشند.
گاهی تفاوتها مشکلاتی در زندگی زوج ایجاد میکنند که بهراحتی قابل حل نیستند اما اگر دو طرف، هم زوج جوان و هم خانواده همسرهایشان، بتوانند خویشتنداری کنند و سختگیری چندانی به خرج ندهند، قاعدتا آرامش خانواده بهتر حفظ میشود
تفاوت هایی که حل نمی شوند
گاهی تفاوتها مشکلاتی در زندگی زوج ایجاد میکنند که بهراحتی قابل حل نیستند اما اگر دو طرف، هم زوج جوان و هم خانواده همسرهایشان، بتوانند خویشتنداری کنند و سختگیری چندانی به خرج ندهند، قاعدتا آرامش خانواده بهتر حفظ میشود.
گاهی به دلیل این تفاوتها، ممکن است از رفتار طرفین سوءبرداشت شود؛ مثلا اگر عروسخانم کمحرف باشد و خانواده همسرش زودجوش، ممکن است تصور کنند عروسشان آنها را تحویل نمیگیرد و ... اما چنین روشهای برخوردی درست نیست و خانواده فرد باید همسر او را با همان ویژگیهایی که دارد، بپذیرند.
نمیتوان فردی را مجبور کرد الگوی رایج خانواده همسرش را بپذیرد. برای یک زندگی مسالمتآمیز در کنار هم، افراد باید تفاوتهای یکدیگر را بپذیرند. البته وقتی تضادها زیاد میشوند، مشکلات هم افزایش مییابند و برخوردها بیشتر. برای جلوگیری از این برخوردها باید پیش از ازدواج اقدام شود. مثلا وقتی خانوادهای معیارهای خاصی برای خودشان دارند، مسلما همه فرزندان در جریان این معیارها هستند و موقع انتخاب همسر میتوانند به آنها توجه کنند. وقتی هم میبینند فردی که برای زندگی مشترک انتخاب کردهاند، این معیارها را ندارد، دو راه دارند؛ اگر معیارهای خود فرد برایش مهمتر از معیارهای خانوادهاش است و برای این ازدواج اصرار دارد، خانواده را راضی به پذیرش فرد کند اما اگر میبیند مشکلات بعدی، زندگی مشترک با آن فرد را برایش غیرممکن میکند، از خیر ازدواج با او بگذرد.
منبع: زندگی مثبت، سیمرغ
خانواده همسر را دوست خود کنید
خانواده همسر, چالش با خانواده همسر, خاستگاه همسر, پیوند دو خانواده, انتخاب همسر, الگوی رایج خانواده همسر, موقع انتخاب همسر,خانواده همسرم,خانواده همسر بنیامین,خانواده همسری,دخالت خانواده همسر,انتخاب همسر,انتخاب همسر و ازدواج,انتخاب همسر صیغه ای,انتخاب همسر پیامبر,انتخاب همسر ایده ال,انتخاب همسر خوب,انتخاب همسریابی,انتخاب همسر اینترنتی,انتخاب همسر در اسلام